زندگی ما، فصل نانوشتۀ یک کتاب
{s5_mp3}https://icfonline.co.uk/wp-content/uploads/sermons/mansour041112_1030.mp3{/s5_mp3}
در کتاب اعمال رسولان گسترش انجیل را از یک شهر (اورشلیم) تا یک کلان شهر (روم) شاهد هستیم. و در این فاصله مسیحیانی که نه استراتژیستهای زیادی داشتند، نه پول و امکانات کلانی، و نه تعداد پرشماری، آغازگر انقلابی شدند که دنیا را تغییر داد. اما چگونه؟…
از سری موعظات بررسی کتاب اعمال رسولان، فصل ۲۸
در فصل ۲۸ کتاب اعمال رسولان هستیم. سال ۶۰ میلادی است و در شهر روم هستیم.
مسیحیان «شوراننده ربع مسکون» خوانده شدهاند. چه چیزی آنها را چنین موفق میگرداند؟
آنها از نظر تعداد استراتژیستها و تئوریسینها کم شمار بودند؛
از نظر مالی خیلی ضعیف بودند؛
از نظر تعداد، نه چندان زیاد؛
اما آنها آغازگر انقلابی بودند که دگرگون کننده دنیا بود.
چطور این کار را کردند؟
اول) به قدرت روح خدا. این حقیقت از همان فصول اول کتاب مورد تاکید قرار گرفته است.
دوم) با تعهد به عیسای مسیح؛ به خدمت او، پیام او، مرگ و قیام و صعود او که در تار و پود این کتاب تنیده شده است.
سوم) با حکیمانه عمل کردن در بشارت.
اما به محض اینکه سخنان پولس در فصل بیست و هشتم به پایان میرسد، کتاب خاتمه مییابد!
پایانی مثل فیلمهای هندی نمیبینید؛ بلکه «حکایت همچنان باقی است…»
اعمال رسولان زندگینامه نیست. چون اگر بود، ناتمام مانده است.
ننوشته که نتیجه دادگاه پولس چه شد و چه به سر او آمد. آیا اعدام شد؟ کی؟ کجا؟
آخرین تصویری که لوقا میخواهد ما از پولس داشته باشیم، مردی است که در شرایطی دشوار همچنان آماده است تا با همه کسانی که به دیدار او میایند بشارت دهد.
داستان اعمال رسولان به نظر ناتمام میآید، چون واقعاً ناتمام است.
داستان اعمال روح القدس و گسترش پادشاهی مسیح همچنان ادامه دارد.
خدا هنوز افراد را میخواند که او را خدمت کرده و محبت و نجات او را به دنیا اعلام کرده و نشان دهند.
ما بخشی از ادامه این داستان هستیم.
شرکت کنندگان و بازیگرانی در داستان مسیح و در تاریخ مسیحیت.
اما چه درسی میتوان از این تاریخ گرفت؟ به طور خاص از پولس (در فصل ۲۸ کتاب اعمال رسولان) چه میتوان آموخت؟
(۱) از هر فرصتی استفاده کن (آیه ۱۶)
(۲) ابتکار عمل به خرج بده (آیه ۱۷ تا ۲۲)
(۳) حقیقت و محبت را به صورت پایاپای پیش ببر (آیه ۱۷ تا ۲۲)
(۴) انتظار مخالفت را هم داشته باش (آیه ۲۴)
(۴) آغوش بازی برای پذیرش همه داشته باش (آیات ۳۰ تا ۳۱)