ضیافت نجات
{s5_mp3}https://icfonline.co.uk/wp-content/uploads/sermons/Amir170110_1030.mp3{/s5_mp3}
- مثل مهمانی پادشاه: دعوت خدا را برای شرکت در ضیافت نجات چگونه پاسخ میگوییم؟ آیا مشغلههای خود را عذری میکنیم و یا با فروتنی از آن برخوردار میشویم؟
مثل چیست؟
مثل داستانی است به موازات تعلیم برای انتقال معنا و کمک به درک بهترآن تعلیم استفاده می شود. مثلهای مسیح ما را با یک انتخاب روبرو میکند. اگر آن را بپذیریم ، پی به حقیقت کلام مسیح خواهیم برد و آن حقیقت انسان را آزاد خواهد نمود. مثلهای مسیح در عین سادگی ، بسیار عمیق است، پس باید در آن عمیق تفکر کرد. مسیح در مشرق زمین بود و مثلهای او هم در چهار چوب فرهنگی مشرق زمین بیان میشد .
این داستان از این قرار است که ارباب ثروتمندی تصمیم میگیرد که ضیافت بزرگی بر پا کند. ماهها تدارک دیده می شود و روز موعود فرا رسید. خادمان ارباب به دنبال دعوت شدگان میروند. ولی با نا امیدی برمیگردند، چون دعوت شدگان نیامدند. ارباب گفت که بروید و دیگران را دعوت کنید چون هیچ ضیافت مثل این ضیافت نخواهد بود. و خادمان رفته، مطرودین و غریبهها را به ضیافت آوردند.
این مثال شامل سه قسمت است:
اول: مهیا کردن ضیافت بزرگ و دعوت از دعوت شدگان.
آیات ۱۵-۱۷، روز شنبه عیسی به منزل یک فریسی دعوت شد و یک یهودی ( که احتمالاّ ) فریسی بوده بر سر سفره میگوید که خوشا به حال کسی که در ضیافت ملکوت خدا غذا میخورد. البته منظورش یهودیان بودند. چون یهودیان خود را از نسل ابراهیم دانسته خود را قوم برگزیدۀ خدامیدانستند، در واقع منظور آن یهودی (فریسی) این بود که ما که یهودی هستیم به ضیافت ملکوت خدا خواهیم رفت و با خدا مشارکت خواهیم داشت. امّا عیسی تمام فکر آنها را به با این مثل درهم ریخت.
در فرهنگ یهود، غذا خوردن نشانۀ مشارکت و صلح و صفاست. و ضیافت برای یهودیان سمبلی از نجات در پادشاهی خدا بود.
در این مثل منظور از ارباب، همان خدای قادر مطلق و ضیافت همانا ضیافت نجات در آسمان در حضور خدا است.
انسان بر اثر گناه از حضور خدا سقوط نمود و رابطه او با خدا قطع شد و به این علت، صلح ، سلامتی و آرامش خود را از دست داد. ولی عیسی آمد که جریمۀ این گناهی که منجر به قطع رابطه او شده است را بپردازد و همه انسانها را به ضیافت آسمانی دعوت کند. پولس رسول در رسالۀ رومیان ۳:۲۳ میفرماید که همۀ انسانها گناه کردهاند و از جلال خدا قاصر هستند. پس انسان بخاطر گناه از ورود به این ضیافت آسمانی که خدا تدارک دیده قاصر آمده اند.
اما خدا از طریق پسرش عیسی مسیح این ضیافت نجات آسمانی را برای انسانها تدارک دیده است، ضیافتی غیر قابل تصور و ابدی.
گر چه که ذهن ما گنجایش درک حجم آسمان و این ضیافت را ندارد. مثل این که برای مورچه از اینترنت سخن بگوییم. ولی آنچه را که چشمی ندیده و گوشی نشنیده خدا برای دوستداران خود در ضیافت آسمانی آماده کرده.
اما این ضیافت کارت دعوت لازم دارد. نمیتوان بدون دعوت به این ضیافت نجات رفت و فقط عیسی است که از ضیافت آسمانی نجات سخن گفته . این ارباب آسمانی از ما کارت دعوت میخواهد تا وارد ضیافت شویم. و تنها، تنها به وسیله و با کارت دعوت عیسی است که میتوانیم وارد ضیافت آسمان شویم.
سی اس لوئیس میگوید متأسفانه بسیاری از مردم بایستی ابدیت را بدون خدا سپری کرده و خارج از این ضیافت بمانند. چرا؟ چون تصمیم گرفتند در زندگی زمینی خود بدون خدا سپری کنند.
یهودیان کاملاّ متوجه بودند که جریان از چه قرار است وقتی این مثل را می شنیدند و از اشاره به این ضیافت تعجّب نکردند. اما این قسمت مثال بود که آنها را تکان داد. مسیح گفت: ارباب خادمین خود را فرستاد. به دعوت شدگانی که از قبل دعوت شده بودند خواست که بیایند، امّا آنها بهانه آوردند و نیامدند و ردکردند، چون لیافت آن ضیافت را نداشتند!
این جا با دو گزینه روبرو هستیم.
۱- پذیرش این دعوت و حیات ابدی در ضیافت آسمانی که تنها از طریق ایمان و تسلیم خود به عیسی که خود کارت دعوت ماست.
رابطۀ ما در زمین نوع رابطۀ ما را در آسمان تعیین میکند.
۲- رد وعدم پذیرش عیسی مسیح به زندگی خود که هماتا رد و عدم پذیزش دعوت ضیافت آسمانی است و زندگی خارج از این ضیافت.
بسیاری از مردمان میگویند عیسی به دین خود و موسی به دین خود، متأسفانه نمیدانند که چنین نیست و نمیخواهند بدانند که بدون مسیح ورود به این ضیافت و حضور خدا مویثر نمی باشد.
در رسالۀ اول یوحنا ۵:۱۲ این مطلب را به خوبی نشان میدهد، میفرماید : آن که پسر یعنی عیسی مسیح را دارد حیات را دارد. آنکه پسر را ندارد حیات را ندارد. و کسی که حیات را ندارد تحت غضب خدا خواهد بود.
دوم: آیات ۱۸-۲۱ دعوت شدگان بهانه آوردند که نمیآیند.
یعنی که روی ارباب را زمین انداختند. آن زمان رسم بر این بودکه دعوت کننده روز ضیافت دوباره دعوت میکرد که تأییدی بر دعوت اول باشد. پس شخصی که دعوت اول را دریافت کرده بود منتظر دعوت دوم هم بود و عدم پذیرش دعوت دوم صاحب دعوت را ناراحت میکرد.
یهودیان در این تصوّر بودند که با عدالت و پارسایی شریعت خود کارت ورود به آسمان را دارند. ولی عیسی همه این تفکرات را به هم ریخت . او گفت که « کارت ورود به آسمان من هستم و ایمان به من است که میتوانید وارد ضیافت نجات در آسمان شوید.»
عیسی مسیح خداوند ۲۰۰۰ سال است که توسط کلیسا و خادمین خود مردم مختلف در سرتاسر جهان دعوت می کند تا به این ضیافت نجات بیایند زیرا زمان پادشاهی خدا رسیده امامردم چه بهانههایی می آورند.
نویسندهای میگوید که مشکل مسیحیت این نیست که مردم آن را چشیده، امتحان کرده و بعد آن را قبول نکردهاند بلکه مشکل این است که مردم دور میایستند و حاضر نیستند جلو بیایند و بچشند و امتحان کنند، به خاطر باورهای غلط واشتباهی که به آنها گفته شده است.
نگاهی به بهانههای دعوت شدگان در این مثل:
– آیۀ ۱۸ منطقهای خریدم نمیتوانم بیایم. از نظر فرهنگی این بهانه پوچ است . آن زمان که زمین میخریدند ماهها طول میکشید که آن را بررسی کنند که آب دارد : قابل کشت هست؟ و سایر نکاتی که باید در آن زمان بررسی میشد . گر چه که در مشرق زمین اصولاّ وقت چندان مهم نیست و می توانست دیدن زمین را به بعد موکول کند.
– دیگری گفت چند جفت گاو خریدهام نمیتوانم بیایم. بهانهای بدتر از اولی. چون آن زمان به دو روش گاو را میخریدند . یا به بازار میرفتند و آن را بررسی میکردند یا بر سر مزرعه گاو را میدیدند که آن گاو چگونه کار میکند، بعد آن را میخریدند. در حالی که روز عروسی گاو خریده شده بوده و این بهانهای بیش نبود .
– سومی گفت که زنی گرفتم نمیتوانم بیایم. غیر ممکن است که در همان شب این شخص ازدواج کرده باشد چون مردم در دو ضیافت هم زمان نمیتوانستند بروند و معمولاّ چنین دعوت انجام نمیگرفت.
ما برای دعوت خدا از خود چه بهانههایی می آوریم؟
انجیل متی ۲۴: ۱۴ میفرماید: در بارۀ این ضیافت آسمان در تمام عالم بشارت داده میشود.
امروز عیسی مسیح به تو می گوید: به ضیافت من بیا. پاسخ ما امروز به مسیح ابدیت و حیات جاودانی ما را در آسمان شکل میدهد.
سوم: دعوت از مطرودین و غریبهها
یهودیان فکر میکردند که عادل و نجات یافته اند ولی ارباب رفت و افراد کور و ناقص و آنانی که از دیدگاه آنان طرد شده و غریبه بودند، را به ضیافت آورد. این عمل ارباب برای یهودیان توهین آمیز بود، چون فکر میکردند که خودشان تنها عادلند و اقوام دیگر یا مطرودین گناهکارند.
عبرانیان ۱۲:۲۵ : میفرماید : به هوش باشید که از گوش فرادادن به آن که سخن میگوید، سر باز مزنید. اگر آنان که به آن که بر زمین بدیشان هشدار داده بود گوش فرا ندادند، راه گریزی نیافتند، پس ما چه راه گریزی خواهیم داشت اگر از گوش فرادادن به آن که از آسمان به ما هشدا رمیدهد سر باز زنیم.
خیلی از مردم برای رستگاری و نجات بر روی اعمال خوبشان اتکاء می کنند اما اینگونه نیست زیرا بدون مسیح نمی توان نجات یافته رستگار شد و وارد این ضیافت نجات گردید. مسیح با مرگ خود بر روی صلیب و قیام خویش از مردگان راه را برای ورود به این ضیافت نجات مهیا نموده است.
مطرودین و غریبههاچه کسانی هستند؟
اشخاصی هستند که خود را لایق بخششش ندانسته، خود را گناهکارو نالایق میدانند. مسیح این اشخلص را دعوت میکنند. کسانی که فقر روحانی خودرا میدانند و ایمان به خدا و فیض او دارند .
مطرودین و غریبهها کسانی که در جامعه پست محسوب میشوند.
مطرودین و غریبهها کسانی هستند که فروتن بوده و با فروتنی پیام را میپذیرند، نه مثل یهودیان متکبّرکه هم دعوت را رد میکنند و هم بهانه میآورند.
و مطرودین و غریبهها دل شکستگان ، ناامیدان، دلسردان، آنان که منتظریک راهی برای رهایی هستند . عیسی از آنان دعوت میکند.
کتاب مقدس میگوید: این دنیا خانۀ دائمی ما نیست بلکه انتظار میکشیم تا به خانۀ ابدی خود در آسمان به آن ضیافت بزرگ برسیم.
عیسی میگوید که ای کسانی که از پدر من برکت یافتهاید بیایید و وارد سلطنتی شده که از ابتدای آفرینش آسمان برای شما فراهم شده .
ضیافت آماده است . عدهای دعوت را قبول میکنند و عدهای قبول نمیکنند. ما کدام گروه هستیم؟ آیندۀ شما بعد از مرگ در آسمان با پذیرش این دعوت تضمین شده . آیاعیسی را به عنوان تنها نجات دهنده و خداوند خود پذیرفتهاید؟ آیا دعوت او از شما به این ضیافت را پذیرفته اید؟ یا بهانهها و مشغلهها مانع ورود شما به این ضیافت آسمانی است؟
کلام خدا میگوید: هر بار گران را از دوش خود زمین بگذارید .
خود را تفتیش کنید . آیا دعوت را پذیرفته اید؟ آیا تا به آخر امین میمانید؟ آیا به فکر آنان که از این دعوت بی خبرند هستید و این تعهد را دارید که به سراغ آنها برویدو پیام خوش این ضیافت آسمانی را به آنها برسانید؟
———————————-