مسیح هدف ما
{s5_mp3}https://icfonline.co.uk/wp-content/uploads/sermons/Malcolm300809_1200.mp3{/s5_mp3}
…
آیات متن: باب ۳ رسالۀ فیلیپیان
اعمال باب ۱۵، غلاطیان باب ۵ آیۀ ۶ وباب ۶ آیۀ ۱۵، و باب ۲ آیۀ ۲۱، رومیان باب ۸ آیات۲۳و ۲۹، و باب ۱۰ آیۀ ۳، عبرانیان باب ۸ آیۀ ۱۲و باب ۱۰ آیۀ ۱۷، میکا باب ۷ آیۀ ۱۹،دوم تیموتائوس باب ۴ آیه۶، کولسیان باب ۳آیات ۱-۴،اول یوحنا باب ۳ آیات ۲-۳ ، اشعیا باب ۴۶ آیات ۱-۷، عبرانیان باب ۱۲ آیات ۱-۲
متن: موضوع اصلی ما بررسی رسالۀ فیلیپیان است . قبلاً باب ۱و ۲ این رساله را بررسی کردیم ، و گفته شد پولس در فصل ۱ نشان میدهد که مسیح زندگی ماست، زیستن برای ما مسیح است و فصل ۲ بیان میکند که مسیح الگوی ماست و میفرماید « همان طرزفکر را داشته باشید که مسیح عیسی داشت، او که همذات با خدا بود خود را فروتن ساخت و به صورت یک انسان در درآمد و تا به موت صلیب مطیع گردید. »
اما فصل ۳ این رساله میفرماید « مسیح هدف ماست » . این باب به دو قسمت تقسیم میشود . بخش اول : پولس رسول درآیات ۱-۱۱ در مورد نادرستی اتکاء به افتخارات انسانی و بخش دوم : آیات ۱۲ تا آخر راجع به تلاش برای رسیدن به خط پایان صحبت میکند.
بخش اول آیات ۱-۱۱ :
در این باب به خصوص آیۀ ۲ ظاهراً سخن پولس توهین آمیز است و تعجّب میکنیم که چرا پولس از این کلمات استفاده میکند. بیایید باهم به ۲۰۰۸ سال قبل به خانهای در ترکیه منطقهای به نام غلاطیه برویم . چند نوایمان درآنجا جمع شدهاند . عدهای ایمانداراز اورشلیم آمدهاند و یهودی نژادند . دلیل آمدن آنها ملاقات با ایمانداران است . یک طرف یهودیان نشستهاند و یک طرف نوایمانان غیر یهودی .
یهودیان سئوال میکنند « شما چطور ایمان آوردید؟»
پاسخ : شخصی به نام پولس گفت از طریق فیض خدا و فقط ایمان به مسیح نجات خواهیم داشت. و خوشحالیم که نجات یافتیم.
سئوال: دیگر چه؟
پاسخ: مگر چیز دیگری هم هست ؟
سئوال: آیا شما ختنه شدید؟
پاسخ: نه
سئوال: شریعت موسی چه؟ آیا از شریعت موسی چیزی میدانید؟
پاسخ: نه ، چیزی نمیدانیم
سئوال: چیزی نمیدانید؟ ما آمدیم که ایمان شما را اصلاح کنیم .
طبیعی است که بعضی از نو ایمانان به شک بیفتند که چطور اینقدر ساده نجات یافتند ؟ یهودیان آنان را تشویق میکنند که راجع به شریعت موسی و ختنه آگاهی یابند . و به حدّی این قضیه شدت گرفت تا شورایی در اورشلیم از رسولان تشکیل شد تا بنیان ایمان به مسیح روشن گردد و به این قضیه رسیدگی شود. اعمال رسولان باب ۱۵ و در نهایت یهودیان فهمیدند که نجات فقط در فیض عیسی مسیح امکان پذیر است و لا غیر.
پولس در همین رسالۀ فیلیپیان ۳:۳ میفرماید : « زیرا ختنه شدگان واقعی ماییم که در روح خداعبادت میکنیم، و فخرمان به مسیح عیسی است وبه افتخارات انسانی خود اتکا نداریم ».
و در رسالۀ غلاطیان باب ۵ آیۀ ۶ میفرماید « زیرا در مسیح عیسی نه ختنه اهمیتی دارد و نه ختنه ناشدگی ، بلکه مهم ایمانی است که از راه محبت عمل میکند ».
و باز در همین رساله باب ۶ آیۀ ۱۵ این عبارت را تکرار و اضافه میکند که آنچه اهمیت دارد خلقت جدید است.
خطرات اعتقادی امروزه هم هست. مثل این که:
۱- بعضی فکر میکنند که از طریق تعمید نجات مییابند و
۲- یا تصوّر آنها برای نجات بر پایۀ اعمال و تلاشهای انسانی خودشان است .
هر دوی این ها پایۀ اشتباهی است و پولس خیلی زیبا در باب ۳ فیلیپیان آیۀ ۲ روشن میکند که به افتخارات خود اتکا نداریم و نه به پارسایی خویشتن. تفاوت ما با سایر ادیان و مذاهب همین است که آنها فکر میکنند انسان میتواند با تلاش خود خود را نجات دهد . ولی کلام خدا میگوید از دست ما هیچ کاری ساخته نیست . کسی که مرده نمیتواند خود را زنده کند . مگر این که خدا این مردۀ روحانی را زنده کند که ما همان مردۀ روحانی بودیم .
پولس در رسالۀ رومیان باب ۱۰ آیات۲- ۳ میفرماید: «زیرا در بارۀ ایشان میتوانم شهادت دهم که برای خدا غیرت دارند ، امّا نه از روی معرفت . زیرا به سبب ناآگاهی از آن پارسایی که از خداست ، و از آن رو که در پی اثبات پارسایی خویش بودند ، در برابر آن پارسایی که از خداست ، سر فرود نیاوردند ».
مسئله همین است خیلی از عزیزان به سبب نا آگاهی برای دست یابی به نجات در پی راه خویشتن هستند. و همیشه فکر میکنند که میتوانند کاری کنند
ولی کلام خدا میگوید که نجات فقط از طریق فیض خداست . پولس ادامه میدهد اگر نجات به راه خویشتن باشد ، بیشتر از هرکسی حق دارد در این باره صحبت کند. در فیلیپیان ۳ آیۀ ۴ میفرماید «اگر کسی میپندارد که دلایل خوبی برای اتکا به این گونه افتخارات انسانی دارد ، من دلایلی محکمتر دارم» و در ادامه آیۀ ۶ و ۷ « به لحاظ غیرت، آزار دهندۀ کلیسا؛ به لحاظ پارسایی شریعتی ، بی عیب. امّا آنچه مرا سود بود ، آن را به خاطر مسیح زیان شمردم.»
چقدر واضح گفته که نجات فقط از طریق کار مسیح است .
ادامه میدهد آیۀ ۹ «و در او یافت شوم» مسیحیت واقعی همین است در مسیح یافت شوم. نه در اعمال خودم، نه در مسیحیت، نه در کلیسا بلکه در او. این یک ارتباط شخصی است .
جان وسلی واعظ معروف و بنیان گزار کلیسای متدیست درقرن ۱۸ حدود ۲۶۰ سال قبل، کشیش بود و برای خدمت به مدت ۵ سال به آمریکا رفت با تکیه بر خدماتش ولی شکست خورده به انگستان بازگشت . در راه بازگشت کشتی آنها دچار مشکلاتی شد که نزدیک بود غرق شود . دید که چند نفر ایماندار در گوشهای به سرود خواندن مشغولند . جان وسلی گفت « چرا سرود میخوانید ؟ مگر نمیبینید که امشب داریم هلاک میشویم ؟ » گفتند بله میدانیم و به همین خاطر سرود میخوانیم چون می دانیم به کجا می رویم .
جان نمی دانست به کجا میرود و فکر کرد که آنها میخواهند او را مسیحی کنند و با ناراحتی کنار آمد. امّا در باز گشت به لندن بعد از چند روز به کلیسایی رفت. واعظ در حال خواندن موعظهای از مارتین لوتر از رسالۀ رومیان بود، در مورد ” ایمان به مسیح تنها وسیلۀ نجات “ . یک لحظه چشمان جان وسلی باز شد و تازه فهمید که ایراد کار او کجاست. چون فکر میکرد نجات «به من» مربوط است، به خودم اعتماد داشتم، این همه درس الهیات و خدمت …
جان خوب میدانست که مسیح روی صلیب مرد ولی فکر میکرد که نجات به اعمال او مربوط است . و یک لحظه در خود فرو رفت و طلب بخشش از خدا کرد و گفت « عیسی جان مرا ببخش و مرا نجات ده» روح خدا او را در بر گرفت و او را تبدیل کرد. او اسبی گرفت و به شهرهای مختلف رفت، برای هزاران نفر موعظه کرد و بیداری بزرگی را بوجود آورد.
چرا چنین شد؟ چون او ایمان را درک کرد که تنها در مسیح و کاری که مسیح برای ما انجام داده متکی شود نه به کارها و خدمات خود. در او یافت شوم نه به پارسایی خویشتن . غلاطیان باب ۲ ایۀ ۲۱ میفرماید « اگر نجات( پارسایی) از طریق شریعت به دست میآمد پس مسیح بیهوده مرد. » چرا مرد؟ چون راه دیگری نبود.
حالا وقتی نجات یافتیم آیا تمام شد؟ نه . فصل سوّم فیلیپیان همین است . مسیح هدف ماست. و دقیقاً از آیۀ ۹ به آیۀ ۱۰ می رسیم . در این آیه ۴ هدف را تأکید دارد.
۱- مسیح را بشناسیم .
۲- نیروی رستاخیزش را بشناسیم .
۳- در رنجهای او سهیم گردیم
۴- با مرگش هم شکل او گردیم .
اگر مسیحیّت را بخواهیم خلاصه کنیم ، درآیۀ ۹ و ، ۱۰سه مرحله است .
۱- در او یافت شوم
۲- که اورا بشناسم
۳- تا شبیه او گردم .
از اول تا آخر مسیحیت همین است . نجات و رشد و در آیۀ ۱۱ پولس میفرماید « تا به هر طریق که شده به رستاخیز مردگان نایل شوم.» سوء تفاهم نشود . مگر پولس اطمینان از یافتن نجات نداشت چرا میگوید رستاخیز مردگان ؟ چون او فکر میکرد قبل از این که مسیح باز گردد شهید خواهد شد. البته همین طور هم شد . در رومیان باب ۸ ایۀ ۲۹ هم پولس اشاره میکند « تا به شکل پسرش شویم »
بخش دوم آیات ۱۲ تا آخر :
آیۀ ۱۲ پولس پولس میفرماید « نمیگویم هم اکنون به اینها دست یافتهام یا کامل شدهام ، بلکه خود را به پیش میرانم تا چیزی را به دست آورم که مسیح عیسی برای آن مرا به دست آورد . »
در انگلستان کسانی که در حال یادگیری رانند گی هستند علامت L روی ماشین میزنند تا همه بدانند که رانندگان ماهر نیستند . امّا ما ایمانداران گرچه از L گذر کردیم ولی این علامت باید تا آخر عمر با ما همراه باشد تا جلوتر و جلوتر برویم . موضوع همین است . رشد روحانی . پولس میگوید من هنوز نرسیدم ولی خود را به پیش میرانم تا چیزی را به دست اورم که مسیح برای آن مرا به دست آورد . اگر آیه را تفکیک کنیم:
۱- مسیح مرا به دست آورد . مرا گرفته . من به اوتعلّق دارم . در او یافت میشوم. در اشعیا میفرماید باب ۴۶ آیات ۱-۷ : خدا در مورد بتها میگوید که از چوب و سنگ هستند و مجبورید آن را حمل کنید ولی در مورد ما میگوید من شما را حمل خواهم کرد . من شما را برمیدارم .
۲- برای آن مسیح مرا به دست آورد. تفسیر مژده میگوید آن را دنبال میکنم تا به چنگ آورم همان طور که او نیز به خاطر آن مرا به چنگ آورد .
۳- منظور از کلمۀ آن چه هست ؟ پاسخ در آیۀ ۱۰ میباشد، رشد روحانی ۱- اورا بشناسم ۲- نیروی رستاخیزش را بشناسم ۳- در رنجهای او شریک گردم ۴- با مرگش هم شکل گردم . شبیه او شوم .
آیۀ ۱۳ پولس میگوید هنوز آن را به دست نیاوردهام امّا یک کار میکنم آنچه در عقب است به فراموشی میسپارم. . برای رسیدن به رشد باید اسیر گذشته ها نشد . اعم از گناهان یا عقاید غلط . اغلب افراد وقتی به کلیسا میآیند چمدانی از گذشته ها را حمل میکنند. ولی خدا نه فقط گناهان ما را میآمرزد بلکه فراموش هم میکند. در عبرانیان باب ۸ آیۀ ۱۲و باب ۱۰ آیه ۱۷ ، خدا میفرماید: « گناهان ایشان را به یاد نخواهم آورد . » و در میکا باب ۷ آیۀ ۱۹ میفرماید که : « گناهان ایشان را به عمقهای دریا خواهی انداخت » .
واعظی میگوید: گناهان را به عمق دریا انداخته و دفن کرده بعد بالای آب تابلو نوشته ماهیگیری ممنوع!
ما هِی میخواهیم مسائل، مشکلات، گناهان و گذشته ها را به یاد آوریم. ولی خدا میگوید ممنوع. گرچه باور کردن آن سخت است ولی فیض همین است . معنی فیض این نیست که سوء برداشت کنیم و دائماً گناه کنیم و دائماً طلب بخشش ، بلکه خود را به جلو بکشیم.
پس پولس در آیه ۱۳ یک کار را می کند. توجه شود چند تا کار نیست .بلکه یک کاراست که شامل ۳قسمت است :
اول : آنچه در عقب است به فراموشی میسپارد.
دوم : خود را به جلو میکشاند.
سوم : آیۀ ۱۴ « برای رسیدن به خط پایان میکوشم ، تا جایزهای را به دست آورم که خدا برای آن مرا در مسیح عیسی به بالا فرا خوانده است.»
ودر عبرانیان باب ۱۲ آیات ۱-۲ که پولس نشان میدهد که : با استقامت در مسابقه ای که مقررشده بدویم و چشمان خود را بر قهرمان کامل ایمان یعنی عیسی بدوزیم .
آیۀ ۱۷ میفرماید : « ای برادران، با هم از من سر مشق بگیرید ، و توجه خود را به کسانی معطوف کنید که مطابق الگویی که در ما سراغ دارید ، رفتار میکنند » پولس به خط پایانی نزدیک شده. او میداند که شهادتش هم اکنون بر در ایستاده. در دوم تیموتائوس باب ۴ آیۀ ۶ اشاره به این نکته می کند :
« جنگ نیکو را جنگیده ام مسابقه را به پایان رسانیده ام و ایمان را محفوظ داشته ام »
موضوع مهم این است که در مسیحیت اگر جلو نرویم عقب خواهیم رفت . حالت ایستاده نداریم . اتّفاقاً بسیاری از شاگردان مسیح را همراهی نکردند به طوری که عیسی به رسولان گفت « شما هم میخواهید مرا ترک کنید؟ » پطرس پاسخ داد : « نزد که برویم سخنان حیات بخش نزد توست .» ابتدای باب ۶ یوحنا ۵۰۰۰ نفر دنبال مسیح بودند . ولی ریشۀ مشکل کجا بود و کجا هست ؟ آیۀ ۱۹ پاسخ می دهد : « …و افکارشان معطوف به امور زمینی است » و آیۀ ۲۰ میفرماید : و« حال آنکه ما اهل آسمانیم » در رسالۀ کولسیان باب ۳ آیات ۱-۲ میفرماید « پس چون با مسیح برخیزانیده شدهاید ، به آنچه در بالاست دل ببندید ، آنجا که مسیح به دست راست خدا نشسته است . به آنچه در بالاست بیندیشید، نه به آنچه بر زمین است . » و آیۀ ۴ همین باب میفرماید « چون مسیح که زندگی شماست ، ظهور کند ، آنگاه شما نیز همراه او با جلال ظاهر خواهید شد.
گر چه در زندگی زمینی وظایفی داریم ولی هدف اصلی ما آسمان است . هر کاریا عملی که انجام میدهیم ، هر جائی که میرویم ، وهر تفکری که داریم و هر انگیزهای …آیا زمینی است یا آسمانی ؟
آیۀ ۲۱ میفرماید « او با نیروئی که ما را قادر میسازد تا همه چیز را به فرمان خود در آورد ، بدنهای حقیر مارا تبدیل خواهد کرد تا به شکل بدن پر جلال او در آید. »
به کلمۀ شکل توجه کنید هم شکل او در آییم. در اول یوحنا باب ۳ آیات ۲-۳ میفرماید:
«عزیزان ایک فرزندان خدا هستیم ، ولی آنچه خواهیم بود هنوز آشکار نشده است، امّا میدانیم آنگاه که او ظهور کند، مانند او خواهیم بود، چون او را چنانکه هست خواهیم دید.
مثل اوخواهیم بود . بدنهای ما تبدیل خواهد شد . شفاها ، معجزات ، برکات زمینی همه و همه جای خود ، ولی اصل این شفاها و برکات همان رهائی بدنهای ما و تبدیل شدن و هم شکل شدن با عیسی است . این شفای کامل است.
نتیجه:
در او یافت شویم
اورا بشناسیم
نیروی رستاخیز او را بشناسیم
آنچه در عقب است فراموش کنیم
خود را به جلو ببریم برای رسیدن به خط پایان( رشد کامل در او) بکوشیم تا به آن جا که هم شکل او شویم حتی در مرگش.
دعا کنیم