پایان شب سیه سپید است
{s5_mp3}https://icfonline.co.uk/wp-content/uploads/sermons/mansour110710_1200.mp3{/s5_mp3}
کسی که شرایطی طاقتفرسا را تجربه میکند و آرامش، دارایی و حتی توان دعا کردن از دست داده، چگونه میتواند امیدوار باشد؟ از تجربۀ همعصران ارمیا و هم عصران خود درباره امیدواری در رنج بیاموزیم …
متن: مراثی ارمیا ۳: ۱۷- ۲۴ – رومیان ۸
یک نوع الهیات به شما میگوید که اگر به خدا اعتماد کنید همه چیز عالی خواهد بود و هیچ مشکل و رنجی به سراغ شما نخواهد آمد! یک نوع هم از نوع مراثی ارمیا است.
شرایط و اوضاع: قوم اسرائیل که تا آن روز مردمی آزاد بودند، حالا سرزمینشان اشغال شده و کشورشان که زمانی آن را ملکه ممالک میدانست، به بیوهزن تشبیه میشود (فصل ۱). حتی آب و چوب را که مایحتاجشان بود از نیروهای غاصب باید میخریدند (۵: ۴)؛ اگر دنبال یک لقمه نان میرفتند، به خاطر هرج و مرج موجود، جانشان به خطر میافتاد (۵:۹)؛ قحطی زدهاند (۵: ۱۰)؛ و رهبران اجتماع آنها در ملاء عام اعدام شدهاند (۵: ۱۲). مورد تمسخر و تحقیر نیروهای اشغالگر بوده، و زنانشان و دوشیزگان آنها مورد تجاوز و بی حرمتی قرار گرفتهاند (۵: ۱۱). دروازه شهر که محل داد و ستد و پر از شور و زندگی بود اکنون متروکه است (۵: ۱۴ و ۱۵)، و معبد که محل پرستش و زیارت بود حالا جولانگاه شغالها شده.
… از این بدتر نمیشد …
ارمیا هم هنوز وسط این شوربختی است. اما شما مردی را در حال دعا میبینید، کسی که دل خود را به حضور خدا میریزد و از سیاهی شب سیه و سپیدی امید میگوید.
جنایات جلوی چشمان او انجام میشوند و اما او دعا میکند؛ و چون دعا میکند میتواند امیدوار باشد.
اگر گاهی برای شما هم دعا کردن کاری سخت و دشوار است، ارمیا کسی است که میتوانید به او نگاه کنید.
بهترین قسمتهای کتابمقدس که شما از آنجا آیاتی در مورد اعتماد و توکل میخوانید، معمولا زمانی ادا شدهاند که شخص خودش شرایط دردناکی را تجربه کرده یا در حال تجربه کردنش است. اینجا نویسنده هم همه چیزهایی را که برایش عزیز بودند از او گرفته شده، خانه و مأوای او، عبادتگاه دینی او، کشور او…
تازه چیزی که اوضاع را دردناکتر میکند این است که این وضعیت نتیجه داوری خداست. او باید به تبعید برود و تا ۷۰ سال بازنخواهد گشت.
توضیح: هر تجربه ای نتیجه داوری خدا نیست. اما مسئله این است که وقتی با آن روبرو میشویم چه عکسالعملی از ما سر میزند.
آنچه همعصران ارمیا در روبرو شدن با رنج از دست دادند
۱) آرامش خود را از دست دادهاند– (۳: ۱۷)
یهودا ثروتمند بود و آرام و با ثبات. به نظر نمیرسید چیزی بتواند این وضعیت را به هم بزند.
آیه ۱۷ (تو جان مرا از سلامتی دور انداختی = آرامش من از من گرفته شده)
کلمه سلامتی، آرامش یا شالوم فقط به احساس اشاره ندارد بلکه بسیاری ابعاد دیگر زندگی را هم شامل میشود. به نمایندگی از طرف قوم اسرائیل میگوید آرامی، حس توازن و هماهنگی، معنادار بودن زندگی،… از من گرفته شده است.
وقتی در عهدجدید میگوید، ما از طریق مسیح با خدا مصالحه داده شده، یعنی صاحب چنین آرامش شدهایم. زندگی معنا، ثبات، و هارمونی پیدا کرده است.
ولی حالا آرامش از ارمیا و هم عصران او رفته و زندگی را مختل کرده است. رنج اغلب همه نگرش ما را تغییر میدهد. در اغلب موارد فکر میکنیم هیچ چیز سر جایش نیست.
برخی از ما ممکن است در حال حاضر چنین احساسی داریم.
۲) دارایی خود را از دست دادند (آیه ۱۷ ب- و فصل ۱)
«و من سعادتمندی (prosperity) را فراموش کردهام»
اموال خود را از دست دادند. و احتمالاً احساس امنیت خودشان را هم از دست داده بودند.
چه قدر اموال ما امنیت ما هستند؟ خیلی راحت میتوان گفت خدا امنیت من است و بر او توکل دارم وقتی همه چیز به راه است و حساب پساندازی داریم، کاری داریم و درآمدی، پاسپورتی برای مسافرت و قانونی برای محافظت از ما. اما اگر اینها از ما گرفته شوند چه؟
مثل وقتی که طوفان و بورانی درمیگیرد و خانۀ شما سقفی نداشته باشد. کار چندانی نمیتوانید انجام دهید.
… اگر تلفن شما همین الان زنگ میزد و بدترین خبری را که میتوانستید بشنوید به شما میدادند: آیا شما سقفی بالای سرتان هست. آیا شما هم آیات پایانی فصل ۸ کتاب رومیان را بر زبان داشتید یا …
سقف شما برای طوفانها و بورانها کجاست؟
۳) توان دعا کردن را از دست دادهاند (آیات ۷ تا ۹)
در رنج و مصیبت ممکن است ما هم دست به دامان خدا شویم و آرزو کنیم دری را بگشاید. اما گاهی به نظر میآید خدا هم اهمیتی قائل نمیشود. سکوت است و بی خبری. متعاقب آن احساس تنهایی و طرد شدگی.
اگر چیزهایی را که جامعه ارمیا از دست داد شما هم از دست بدهید چه میکنید؟
نویسندۀ مراثی این چیزها را از دست داده: آرامش خود را، دارایی خود را، و حالا توان دعا کردن خود را. اما چه برایش مانده؟
برای رنج دیده چه میماند:
رأفتهای خدا
آیه ۲۱ – «از رأفتهای خداوند است که تلف نشدهایم زیرا که رحمتهای او بیزوال است.»
“باید میان امید و آرزواندیشی تمایز قائل شد. امید بستن به چیزی که وقوع و تحقق آن قطعاً محال است، نامعقول و غیر منطقی است. آرزواندیشیای موهوم و فریبنده است، حال آنکه امید بر مبنای معقولی استوار است.”
نویسنده مراثی به یاد خودش میآورد که چه چیزهایی تغییر نکرده است.
بله مردم و شرایط تغییر کردهاند. اما خدا تغییر نکرده.
آیه ۲۴- « و جان من میگوید که خداوند نصیب من است، بنابراین بر او امیدوارم»
مثال: نمونهای امروزی از چنین امیدواری به رأفتهای خدا را سراغ داریم. برادر شهید ما کشیش مهدی دیباج که بیش از ۹ سال از زندگی خود را به خاطر ایمان به مسیح در زندان سپری کردند در دادگاهی که او را به اتهام ارتداد به اعدام محکوم میکرد چنین از خود دفاع کرد:
“با نهایت فروتنی از داور آسمانها و زمین برای این فرضت گرانبها سپاسگزارم. و با خضوع و خشوع برای او انتظار میکشم تا مطابق وعده های خود مرا از این محاکمه رستگار فرماید… مسیح … به پاس این همه لطف، از این بنده ناچیز خواسته نفس خود را انکار نمایم و جان بر کف پیرو او باشم (لوقا ۹: ۲۳) و از مردم نترسم اگر جسم مرا میکشند (متی ۱۰: ۲۸) بلکه تکیه من بر آفریدگار هستی بخش باشد که این تاج رحمت و رأفت را بر سر من نهاده و برای محبان خود حامی قوی و اجر بسیار عظیم است. … خدای بی همتا که آخر را از اول می بیند و مرا برگزید تا مال او باشم، از ازل می دانست دل کی به او چسبیده و چه کسی ایمان و ابدیت خود را به یک کاسه آش میفروشد. من ترجیح میدهم تمام عالم بر ضد من باشند، اما خدای تعالی با من باشد، همه مرا مرتد و مطرود بدانند اما مورد تأئید خدای ذوالجلال باشم. چون انسان به ظاهر مینگرد اما خدا به دل، برای او که از ازل تا به ابد خداست هیچ امری محال نیست. تمامی قدرت در آسمانها و زمین در دست اوست.”
برای او، مثل نویسنده مراثی، رحمتهای خدا بیزوال است و با وجود اینکه ظاهراً کسانی آزادی او، لذت بودن در کنار خانوادهاش، و امکان پرستش آزادانۀ خدا … را گرفته و حالا قصد گرفتن جانش را نیز دارند؛ اما قدرت در آسمانها و زمین در دستهای خداست. چنین امیدی به قول پروین اعتصامی “از تیشه ایمن است و حرمان نمیشود”:
سرسبز آن درخت که از تیشه ایمن است
فرخنده آن امید که حرمان نمیشود
نویسنده مراثی هم به یاد قومش میآورد که محبت خدا، حتی وقتی که آنها را داوری میکند، به جای خود باقی است. او همچنان ما را دوست دارد. “هیچ چیز نمیتواند ما را از محبت خدا در خداوندمان عیسی مسیح جدا سازد.”
مثال: پدر و مادری که سعی میکنند به بچه بفمانند، وقتی او را تنبیه میکنند به این معنی نیست که دیگر او را دوست ندارند
برکات زمینی ممکن است هر لحظه از شما گرفته شوند، اما محبت خدا همیشه باقیاست.
“رحمت او بی زوال است؛ آنها هر صبح تازه میشود و امانت تو بسیار است”
نویسنده در نقطه اوج این قسمت توصیههایی میکند که مفید هستند.
توصیههای یک رنجدیدۀ امیدوار: چیزهایی که خوب است
الف) صبر کردن – آیه ۲۶
“خوب است که انسان امیدوار باشد و با سکوت «انتظار» نجات خداوند را بکشد.”
او میدانست که اگر امیدوار به رحمت خدا انتظار بکشد، خدا در وعده خود کوتاهی نخواهد کرد.
صبر یکی از سختترین مسائل در زندگی مسیحی است. گاهی خدا به دعاهای ما به طریقی که ما میخواهیم و در زمان و چهارچوبی که ما میخواهیم پاسخ نمیدهد. میگوید “صبر کن”.
عبرانیان ۶: ۲۰-۱۱
“آرزوی ما این است که هریک از شما همین جدیّت را برای تحقق امیدتان تا به آخر نشان دهید، و کاهل نباشید، بلکه از کسانی سرمشق گیرید که با ایمان و شکیبایی وارث وعدهها میشوند.”
ب) فکر کردن – آیه ۲۸ و ۲۹
به چه چیزی؟ (آیات ۳۱- ۳۳) به شخصیت خدا، به کارهای عجیب او در گذشته، … و به اینکه او بهترین را برای شما میخواهد. میز شام خداوند یادآور همین محبت خداست. جایی که شما را به فکر کردن تشویق میکند، به یاد آوردن.
مثال: یادداشت کردن شهادتهای شخصی و یادآوری کارهای خدا برای خودتان که در روزهای تنگی آنها را مطالعه کرده و آنها اساس امید شما باشند.
مسیح در مثل برزگر به ما هشدار داد در مورد کسانی که بعد از آمدن جفا و سختی ایمانشان را از دست میدهند. پس در مورد رنج و زحمت مسئله این نیست که آیا رنج و زحمت خواهیم داشت، بلکه اینکه چه وقت خواهیم داشت. آیا برای آن آماده هستیم؟
رومیان ۱۵: ۱۳
“اینک خدای امید، شما را از کمال شادی و آرامش در ایمان آکنده سازد تا با قدرت روحالقدس، سرشار از امید باشید.”
ج) بازگشت کردن – آیه ۴۰ – ۴۲
آنچه بر سر آنها میآمد نتیجه نااطاعتی آنها بود. و تا وقتی این مشکل حل نشده بود چطور میتوانستند انتظار برکت مجدد خدا را داشته باشند.
البته همه مشکلات ما نتیجه نااطاعتی ما نیست. ولی گاهی هم این عامل مشکل کار است. اینجاست که باید قلب خودمان را تفتیش کنیم و ببینیم کجا را میتوانیم اصلاح کنیم. شاید یک گناه اعتراف نشده، شاید یک نااطاعتی عمدی، … یا هر چیزی که روح خدا را محزون میسازد.
اگر ما هم امروز نسبت به نیکویی و محبت خدا دچار شک شدهایم، اگر احساس میکنیم «حصاری به دورمان کشیده شده و دعاهایمان هم شنیده نمیشوند» (۳: ۷-۸)، این را بدانیم که اگر با توبه به او نزدیک شویم او همیشه آماده است.
نتیجه گیری:
کتاب مراثی به ما چند کلید میدهد برای زمانی که طوفان و بحران میآید، برای وقتی که تلفن ما آن زنگ را میزند، برای وقتی که خود را در شب سیه میبینیم …
وقتی که آرامش خود، دارایی خود، احساس امنیت خود، و توان دعا کردن را از دست دادهایم.
صبر کنیم، به یاد بیاوریم رحمتهای بی زوال خدا را، و با تفتیش قلبی خود به سوی خدا بازگردیم.
عشاء ربانی ضیافتی است مناسب همین احوال. در این آیین، امید و توبه با هم گره خوردهاند.
غمناکم و از کوی تو با غم نروم
جز شاد و امیدوار و خرم ندوم
از درگه همچون تو کریمی هرگز
نومید کسی نرفت و من هم نروم
– ابوسعید ابوالخیر