همهٔ شما ایمانداران خادمید

خیلی از ما ممکن است به دلایل مختلف دچار این سوء تفاهم شویم که تنها افراد به خصوصی میتوانند «خادم» خدا باشند. ولی مگر «خادم» کیست؟

«خادم» کیست؟

در کتابمقدس «خادم» به همان معنی است که در فارسی می‌فهمیم: «خدمت کردن». یک مقام و سِمت نیست، بلکه یک نوع رابطه است.

عیسی فرمود که نیامده است تا خدمت کرده شود، بلکه تا خدمت کند (متی ۲۰: ۲۸) تا فقیران را بشارت دهد، شکسته دلان را التیام بخشد، و اسیران را به رستگاری و زندانیان را به آزادی ندا کند. (لوقا ۴: ۱۸ـ ۱۹) او با فقیر و غنی نشست، با دانشمند و بی سواد. او در حلقه گناهکاران نشست و حضورش آنها را به توبه کشاند. او رانده شدگان و مطرودان اجتماع را محبت و خدمت کرد، بنیان حکومتهای ستمگر در نتیجه تعالیم او متزلزل شد، و تاریخ را به شکل مثبت و موثری تغییر داد. کتابمقدس به ما تعلیم میدهد که حالا مسیح همه این خدمات را به کلیسا سپرده است تا مسیحیان را «برای کار خدمت» آماده سازد. (افسسیان ۴: ۱۲)

این آموزه، یعنی «کهانت (یا خدمت) همه ایمانداران» در تمام کتابمقدس یافت میشود. (خروج ۱۹: ۶، هوشع: ۱۴: ۲، هوشع ۱۴: ۲، مزمور ۵۰: ۲۳، مزمور ۵۱: ۱۷ ـ ۱۹، مزمور ۱۴۱: ۲، ۱ پطر ۲: ۵ ـ ۹، عبرانیان ۱۳: ۱۰ ـ ۱۶)

مارتین لوتر، یکی از بنیانگذاران نهضت پروتستان، نزدیک به پانصدمین سال پیش متن بیانیه‌ای ۹۹ مادهای را بر سر در کلیسایش در ویتنبرگ آلمان نصب کرد. وی به شرایطی و تعالیمی که در کلیسای کاتولیک آن روزگار مرسوم بود اعتراض داشت و بر این آموزه «کهانت همه ایمانداران» تاکید زیادی کرد زیرا معتقد بود که خدمت در کلیسا «تکنفره» نیست، مثل عهدعتیق که فقط یک طبقه خاص کاهنان «مقرب» و نزدیکتر به خدا فرض می‌شدند. وی بر اساس کلام خدا همه ایمانداران را به واسطه فیض و بوسیله ایمان پارسا (یا مقبول خدا) شمرده شده میدید. خدا آنها را پذیرفته، و آشتی در رابطه آنها با خدا برقرار شده است. پس همه میتوانند به حضور خدا بروند. همه میتوانند مثل کاهن باشند. همه در کلیسا از خدا تواناییهایی یافته‌اند که به عنوان «خادم» در کنار دیگران ایمانداران خدمت کنند. همه نقشی دارند. هیچ کس صرفا تماشاگر نیست. مثل یک ارکستر بزرگ است. همه مینوازند تا دنیا بشنود؛ در این میان یکی ساز بزرگی مثل پیانو مینوازد، یکی سنج قدیمی. یا یکی سنتور است و یکی دف، اما نقش هر دو در خوشنوا شدن موسیقی انجیل پر اهمیت است.

اما همینجا باید یک نکته را هم تذکر بدهم. اگر چه بر نقش هر فرد در خدمت تاکید میکنیم، اما این خدمت خودبنیاد، انفرادی و جدای از بقیه کلیسا نیست. خدمت کهانت همه ایمانداران را همیشه باید در ارتباط آن با کلیسا درک کنیم. خدمتی که «برای بنای بدن مسیح» (کلیسا) انجام میشود و از طریق این بدن برای نجات دنیا.

 

۱) خدا شما برای خدمت آفریده است (افسسیان ۲: ۱۰)

ما آثار هنری را در موزه‌ها و یا در منازل خود جایی نصب میکنیم که قابل دیدن باشند و عظمت و زیبایی این اثر هنری دیده شود. نگاه کردن به آثار هنرمندان برجسته تجربه‌ای بسیار دلپذیر است. نگاه کردن به کار یک سفالگر، میناکار، خطاط، … برای من لذت زیادی دارد. وقتی دستان توانای یک هنرمند، ماده یا اشیایی کم ارزش یا بی ارزش را تبدیل به یک اثر گرانبها و گنج ارزشمند میکند.

کار خدا در آفرینش هم یک هنر تمام عیار است. او از چیزهایی بسیار عادی (مثل خاک) استفاده میکند و اثری گرانقدر (چون انسان) خلق میکند تا شکوه او نمایان شود. اما کتاب مقدس به ما می‌گوید خدا انسان، این گل سر سبد آثار خود را کجا نصب میکند تا شکوه، بزرگی و زیبایی او دیده شود؟ روی زمین! چرا: «تا کار آن [زمین و خلقت خدا] را بکند و از آن نگهداری نماید…» (پیدایش ۲: ۱۵ و ۱۶)

تصورش را بکنید! خدا شما … بله شما نه بغل دستیتان را … برای منظور خاصی خلق کرده و اینجا گذاشته است.

ممکن است یکی بگوید: تصورش هم در مورد دیگران که صاحب خیلی تواناییها هستند راحت‌تر است. خدا من را میخواهد چکار؟! یکی از موانع بزرگ قبول خدمت خدا و «لبیک گفتن» به دعوت او، همین کمال‌گرایی است. میگوییم: «باید صبر کنم تا کامل بشم». باید منتظر فرصت خوبی باشم که از هر نظر آماده باشم.

مثال: در سال ۱۹۷۲، ناسا (سازمان ملی هوا و فضا نوردی آمریکا) یک فضاپیمای تحقیقاتی به نام «پایونیر ۱۰» را به فضا فرستاد. مأموریت اصلی این فضاپیما این بود که به سیاره مشتری برسد و عکسهایی را از این سیاره و ماههای اطراف آن بگیرد و اطلاعاتی را درباره میدان مغناطیسی، کمربند تشعشعی دور آن را به زمین مخابره کند. دانشمندان این کار را یک برنامه جسورانه به حساب میآرودند، چون در آن زمان هیچ ماهوارهای زمینی بیش از حد سیاره مریخ آنطرفتر نرفته بود. آنها نگران بودند که سیارکهای دور مشتری ماهواره را قبل از رسیدن به مقصد نابود کنند. ولی «پایونیر ۱۰» ماموریت خود را با موفقیت به پایان رساند و حتی بیش از آن که انتظار میرفت. در نوامبر سال ۱۹۷۳ از نوار بزرگ دور مشتری رد شد و جاذبه این سیاره بزرگ آن را با سرعت بیشتری به سمت خارج از منظومه شمسی روانه کرد. از اورانوس، و نپتون و پلوتون که در ۴ میلیارد مایلی خورشید قرار گرفته گذشت. تا سال ۱۹۹۷، یعنی ۲۵ سال بعد از اینکه به فضا فرستاده شد، »پایونیر ۱۰« همچنان برای دانشمندان روزی زمین سیگنالهایی را مخابره میکرد. یکی از نویسندگان مجله تایمز میگوید: «شاید شگفت انگیزترین چیز این باشد که منشاء این سیگنالها یک فرستنده ۸ واتی است! که شاید به اندازه یک چراغ اتاق خواب از خود نور ساتع میکند و این نور بیش از ۹ ساعت طول میکشد تا به زمین برسد.»

به زعم دانشمندان طراح، چنین دستاوردی در توان این فضاپیما نبود. آنها عمر مفید «پایونیر ۱۰» را تنها ۳ سال تقریب زده بودند. اما این فضاپیما همچنان به حرکت خود ادامه داد. تنها عمر دراز این فرستنده ۸ واتی باعث شد که خیلی بیشتر از انتظار همه ناظران مفید واقع شود.

بله!خدا شما را آفریده تا او را خدمت کرده و بر زمین «کار کرده، از خلقت او نگهداری» کنیم. مردم را خدمت کنیم. او شما را آفریده تا کاری را انجام دهی که فقط از شما بر میاید. همانطور که ناسا آن فضاپیما را برای منظور خاصی درست کرده بود. و درست وقتی همان تواناییهای ۸ واتی خودمان را به خدا تقدیم میکنیم، او میتواند ما را بیش از آنچه تصور کنیم به کار گیرد.

 

۲) خدا شما برای خدمت نجات داده است (۲ تیموتائوس ۱: ۹)

برای خیلی‌ها ایمان آوردنشان به مسیح و نجات، فقط «یک مسئله فردی است بین من و خدا». جامعه و فرهنگ مدرن هم مدام به ما القا میکنند که «دین و عقیده یک چیز کاملا فردی است.» یعنی هر اعتقادی هم داری برای خودت نگهدار، خیر و شر آن مال خودت! اما مطابق کتابمقدس «ایمان ما یک مسئله شخصی (personal) است ولی هرگز فردی (private) نیست». دقت بفرمایید! تفاوت مهم و ظریفی بین این دو کلمه شخصی و فردی است. ایمان آوردن شما البته باید بین شما و خدا باشد (شخصی). شخص دیگری در این باره نباید برای شما تعیین تکلیف کند؛ چه والدین، چه اجتماع و چه حکومتها. اما، این ایمان اگر چه شخصی است اما خصوصی یا فردی نیست. یعنی نمیتواند بی ارتباط با دیگران باشد.

مسیح در مورد خودش فرمود که «من نورجهان هستم». در مورد من و شما هم گفت که «شما نور و نمک جهانید». به علاوه مسیح فرمود «هیچ کس چراغی را برنمی‌افروزد تا آن را پنهان کند یا زیر کاسه‌ای بنهد، بلکه چراغ را بر چراغدان میگذارند تا هر که داخل شود روشنایی را ببیند.» (لوقا ۱۱: ۳۳)

خدا شما را نجات داده و عضو خانواده خود (افس ۲: ۱۹) یعنی کلیسا ساخته است. در این خانواده از شما خواسته شده تا از پسر ارشد خانواده، عیسی مسیح الگو بگیریم؛ در طرز فکر، در اطاعت، و در خدمت. (فیلیپیان ۲: ۵ـ۸، ۱ پطرس ۲: ۹ـ۱۰ و ۲۱)

  • «چه برای همین فرا خوانده شده‌اید، زیرا مسیح برای شما رنج کشید و سرمشقی گذاشت تا بر آثار قدمهای وی پا نهید.»
  • «همان طرز فکر را داشته باشید که مسیح عیسی داشت: او که همذات با خدا بود، از برابری با خدا به نفع خود بهره نجست، بلکه خود را خالی کرد و ذات غلام پذیرفته، به شباهت آدمیان درآمد و چون در سیمای بشری یافت شد خود را خوار ساخت و تا به مرگ، حتی مرگ بر صلیب مطیع گردید.»

خدا شما را نجات داده، نه فقط برای اینکه از گناهان خود آمرزش یافته، برای اضطرابهای خود آرامش، برای رنجهایتان تسلی، برای ناامیدی‌هایتان امید، برای زخمهایتان شفا بیابید؛ حالا هر چه بر سر خلق خدا و خلقت خدا آمد، آمد! بلکه خدا شما را نجات داده، از مرگ به حیات، و از تاریکی به نور منتقل کرده تا کار نجات جهان با او هم خدمت شوید.

البته وقتی میگوییم «خدمت خدا» منظورمان هم در رابطه با خود خداست، و هم با دیگران. مسیح فرمود هر گاه کوچکترین خدمات را برای دیگران کردید، به من خدمت کردهاید. (متی ۲۵)

 

۳) خدا شما برای خدمت تجهیز کرده است (۱پطرس۴: ۱۰ و افسسیان۴: ۱۱ـ۱۲)

یک وقتهایی نگاه میکردیم به برخی خادمین و فکر میکردیم که اینها اینقدر سوپرمن و «همه فن حریفند». موسیقیدان، سخنور، هنرمند، ادیب، شاعر. فکر میکردم تا همه این فضایل در ما جمع نباشد، خواب خدمت را هم نباید دید! اما کتابمقدس تعلیم میدهد که هر کدام از ما یک فنی داریم، یک هنری، یک توانایی، یک دارایی، یک وقتی، یک مهارتی، یک «عطا» یا بخشش که از لطف خداست. زیرا خدا فقط به ما خدمت و مأموریت نداده بدون اینکه توان انجامش را هم بخشیده باشد.

در افسسیان ۴: ۷ـ۱۰ (همینطور ۱قرن۱۲: ۱، رومیان ۱۲: ۶) پولس مسیح قیام کرده به «هر یک از ما» به فراخور اندازه بخشش مسیح، فیض بخشیده است که آن را در کلیسا به کار ببریم. بعد میفرماید:

  • «و اوست که بخشید برخی را به عنوان رسول، برخی را به عنوان نبی، برخی را به عنوان مبشر، و برخی را به عنوان شبان و معلم. تا مقدسین را برای کار خدمت آماده سازند، برای بنای بدن مسیح، تا زمانی که همه به یگانگی ایمان و شناخت پسر خدا دست یابیم و بالغ شده، به بلندای کامل قامت مسیح برسیم.» (آیات ۱۱ ـ۱۳)

یعنی حتی رسول و نبی و مبشر و شبان و معلم را هم میدهد برای این نیست که همه کارها را به دوش این چند نفر بیاندازد. وظیفه آنها را اینطور مشخص کرده: «تا مقدسین را برای کار خدمت آماده/تجهیز/مهیا سازند»

چطور؟ با آموزش دادن به اعضای این خانواده کلیسایی در رفع نیازهای یکدیگر.

حالا مقایسه کنید با تصویری که از شبانان و معلمین کلیسایی خود تا الان در ذهن داشته‌اید: برای خیلیها وظایف خادم رسمی کلیسا شامل موعظه، تعلیم، مشاوره، مراقبت، رهبری، مدیریت است و از انجام مراسم عروسی و عزا، تا روغنکاری لولای در، و تعمیر حوض تعمید، و … یعنی همهکاره! یعنی سوپرمن!

اصلا تصورمان از خادم هم شبیه همان پدرهایی است که در فیلمهای قدیمی میدیدیم. پدر یا مادر ایده‌ال در آن فیلم‌ها کسی بود که بار همه مشکلات خانواده به دوش او بود و فرزندان هیچ وقت نباید از زحمات و مشکلات والدین هیچ بویی ببرند. در نتیجه همیشه وابسته میمانند و هیچ وقت بزرگ نمیشوند.

نگاه کنید به آیات بعدی (۱۴ تا ۱۶) که از استعاره یک عضو در خانواده، و یک عضو در بدن استفاده میکند. کودکی که هیچ وقت از تواناییهایش استفاده نکند، رشد نمیکند. عضو بدنی هم که پرورش نیافته و یا حتی مدتی از آن استفاده نشود، از رشد باز میماند.

پس خدا شما را توان بخشیده و مجهز هم کرده است. اگر احیانا کسی مانده که خود مسیحی «عادی ولی بدون خدمت» بداند، تا الان احتمالا متوجه شده که چنین کسی نداریم. اصلا نه عادی داریم نه بدون خدمت:

«اما شما ملتی برگزیده، و کاهنانی هستید که پادشاهند؛ شما امتی مقدس و قومی متعلق به خدایید، تا فضایل او را اعلام کنید که شما را از تاریکی به نور حیرتانگیز خود فرا خوانده است.» (اول پطرس ۲: ۴ و ۹)

خلاصه:

هر مسیحی نقشی در برنامه خدا برای نجات خلقتش دارد. هیچ کس قرار نیست صرفا تماشاگر باشد، یا فقط در تیم ذخیره بنشیند. نداشتن سمت یا عنوان رسمی کلیسایی، به این معنا نیست که خدمت ما کم ارزشتر است. زیرا خدا ما را خلق کرده، نجات داده، توانایی بخشیده تا نجات او را به دنیا اعلام کنیم. یعنی تداوم همان نجاتی که در مسیح شروع شد. پیام انجیل، یا خبر خوش نجات، شیرین و دلنواز است. اگر صدای دلنشین آن از یک ساز شنیده شود، ممکن است توجه عده معدودی را جلب کند، اما وقتی همه ما مثل یک ارکستر بزرگ سازهای خود را در هماهنگی با دیگران، و به پیروی از عیسی مسیح بنوازیم، دنیا مجذوب و شیفته این پیام زیبا خواهد شد. در آخر شما را به دیدن این ویدیو دعوت میکنم تا شاید در درک این حقیقت ما را یاری کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا